جایگاه کُناتوس در متافیزیک سیاسی اسپینوزا
نویسندگان
چکیده
چکیده اسپینوزا برجسته ترین فیلسوف عصر روشن گریِ رادیکال است، به طوری که روشنگری رادیکال را هم سنگ «اسپینوزیسم» خوانده اند. فلسفۀ سیاسی اسپینوزا در امتداد سنت بزرگ جمهوری خواهی فلورانس و ونیز و در چهارچوب رئالیسم سیاسی مدرن تحلیل می شود. اساس این جمهوری خواهی یا رئالیسم سیاسی دریافتی از مدینه یا جمهوری است که بر تحلیل و ارزیابی مناسبات نیروها استوار است. به عبارتی، محور اصلی رئالیسم سیاسی اسپینوزایی مفهوم قدرت یا «پوتنتیا» است و این فلسفۀ سیاسیِ تمهید شده با محوریت مفهوم قدرت و ساخت کشمکش آمیز نیروهای اجتماعی، بر دستگاه متافیزیکی ویژه ای تکیه دارد که انگاره یا مفهوم محوری آن کُناتوس است. بیهوده نیست که متفکری چون ژیل دلوز اخلاق اسپینوزا را رساله ای در باب قدرت می خواند. پرسش های راهبر این پژوهش بدین شرح طرح می شوند: کُناتوس به مثابة یکی از عناصر اصلی دستگاه متافیزیکی اسپینوزا، چه مختصاتی دارد؟ بر پایۀ مختصات کُناتوس، اسپینوزا چگونه فلسفۀ سیاسی ای تدوین و صورت بندی کرده است؟ مدعای اصلی این مقاله آن است که تلقی خاص اسپینوزا از عنصر متافیزیکی (و البته فیزیکیِ) کُناتوس رئالیسم سیاسی وی را از سنت غالب رئال پولیتیکِ گسسته از اخلاق جدا می سازد. بر این اساس، کُناتوس صرفاً رانه ای طبیعی یا عنصری مربوط به سامان روانی ـ جسمانیِ انسان نیست؛ بلکه با ساحتِ الوهی و عاطفیِ زیست بشری نیز قرین است و عناصر اخلاقی ای چون شادی، عشق و دوستی را در حوزۀ عمومی یا جمهوری مستقر می سازد.
منابع مشابه
جایگاه متافیزیک در فلسفه تحلیلی
هرگونه تلاشی در جهت تعیین ویژگیهای اصلی یک مکتب فلسفی که باعث وحدت فکری اعضاء آن بشود، کاری بسیار سخت و دشوار است. فلسفۀ تحلیلی نیز، بهعنوان یکی از مکاتب مهم قرن بیستم، که در آن شاخههای مختلفی همچون رئالیسم منطقی، پوزیتیویسم منطقی و فلسفۀ زبان متعارف به فعالیت مشغولاند، از این قاعده مستثنی نیست. نگارنده کوشیده است در این مقاله با یافتن ویژگی اصلی و متمایزکنندۀ فلسفۀ تحلیلی، وحدت فلسفۀ تحلیل...
متن کاملجایگاه خداوند در نظریه شناخت اسپینوزا
جایگاه شناخت خداوند در نظریه شناخت اسپینوزا یکی از متمایزترین نظریههای شناخت را فراهم آورده است. شناخت در فلسفه اسپینوزا به گونه خاصی به شناخت خداوند گره خورده است. برای اسپینوزا، روش، تصور و شناخت همگی مبتنی بر تصور و شناخت خداوند هستند. اسپینوزا روش را بر تصور مبتنی میکند: یک روش کامل مبتنی بر تصوری کامل است و کاملترین روش مبتنی بر کاملترین تصور یعنی تصور خداوند است. تصور خداوند تنها تصور...
متن کاملجایگاه خداوند در نظریه شناخت اسپینوزا
جایگاه شناخت خداوند در نظریه شناخت اسپینوزا یکی از متمایزترین نظریه های شناخت را فراهم آورده است. شناخت در فلسفه اسپینوزا به گونه خاصی به شناخت خداوند گره خورده است. برای اسپینوزا، روش، تصور و شناخت همگی مبتنی بر تصور و شناخت خداوند هستند. اسپینوزا روش را بر تصور مبتنی می کند: یک روش کامل مبتنی بر تصوری کامل است و کامل ترین روش مبتنی بر کامل ترین تصور یعنی تصور خداوند است. تصور خداوند تنها تصور...
متن کاملکناتوس و نسبت آن با اخلاق اسپینوزایی
کناتوس (قانون صیانت ذات) نوعی تلاشِ ذاتی است که موجودات بهوسیلۀ آن در صیانت از هستی خود میکوشند. اسپینوزا پس از تبیین کناتوس و توجیه مسئلۀ خودویرانگری (خودکشی)، بسیاری از مفاهیم رایج سنت ماقبل خویش را انکار میکند و پس از معنابخشی متفاوت، آنها را با آموزۀ کناتوس بازخوانی و بازتعریف میکند. اسپینوزا با انکار تفسیر غایتشناسانه (Teleological) از حوادث عالم، تبیین غیرغایتشناختی از آنها را با مفه...
متن کاملمنابع من
با ذخیره ی این منبع در منابع من، دسترسی به آن را برای استفاده های بعدی آسان تر کنید
عنوان ژورنال:
جستارهای سیاسی معاصرناشر: پژوهشگاه علوم انسانی ومطالعات فرهنگی
ISSN 2383-1294
دوره 4
شماره 7 2013
میزبانی شده توسط پلتفرم ابری doprax.com
copyright © 2015-2023